تا به حال برای شما پیش آمده که برای خودتان اهدافی را تعیین کنید ولی هیچگاه به آنها نرسید؟
ما انسانها با قرار گرفتن در محیطها و شرایط روحی مختلف تصمیمات متفاوتی را اتخاذ میکنیم، خیلی از ما در زمان انتخاب هدف دچار هیجان میشویم و ممکن است هدفی بزرگتر از حد توان و شرایط خود انتخاب کنیم.
در ادامه قصد داریم راجع به یکی از اصولیترین روشهای هدفگذاری به نام SMART صحبت کنیم که تا حد زیادی به ما کمک میکند تا اهداف درستی انتخاب کنیم که توانایی رسیدن به آنها را داشته باشیم.
SMART در واقع مخفف کلمات Specific، Measurable، Achievable، Relevant و Time-based است، که هرکدام از آنها یکی از مراحل زیر را شامل میشوند.
مشخص بودن Specific
ما معمولا وقتی بخواهیم برای کاری برنامهریزی کنیم، آن را به صورت کلی و ناواضح بیان میکنیم و جزئیات دقیق آن را در نظر نمیگیریم. چه کسانی در رسیدن به این هدف مشارکت دارند؟
- چه زمانی قصد دارم به آن دست پیدا کنم؟
- چرا رسیدن به این هدف برایم مهم است؟
نمونه یک هدف نامشخص: میخواهم درسهای دانشگاهم را مطالعه کنم.
نمونه یک هدف واضح: قصد دارم مبحث انتگرال ریاضی عمومی 1 را در روز جمعه مطالعه کنم تا در امتحان میانترم به نتیجه دلخواهم برسم.
قابل اندازهگیری Measurable
پس از اینکه هدف خود را به صورت دقیق شناختیم، باید در نظر داشته باشیم که به آن بُعد کمی بدهیم تا بتوانیم در انتها عملکرد خود را بررسی کنیم.
برای این کار باید سوالات زیر را جواب دهیم:
- چند عدد یا چه مقدار؟
- چگونه بتوانم تشخیص دهم که به هدفم رسیدهام؟
- شاخصهای من در این مسیر چه چیزهایی هستند؟
در ادامه مثال فوق میتوانیم بگوییم قصد دارم 10 صفحه از مبحث انتگرال ریاضی عمومی 1 را در روز جمعه مطالعه کنم تا در امتحان میانترم به نتیجه دلخواهم برسم.
قابل دستیابی Achievable
مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که ما باید توانایی و شرایط خود را در نظر بگیریم و متناسب با آن برای خود هدف تعیین کنیم، احتمالا این اصطلاح را شنیده باشید که «سنگ بزرگ نشانه نزدن (پرتاب نکردن) است». اهداف باید برای ما قابل دستیابی باشند، نه آنقدر سخت باشند که نتوانیم از عهدۀ آنها برآییم و نه آنقدر ساده که برای به دست آوردن آنها انگیزهای نداشته باشیم.
پرسشهایی که برای دستیافتنی بودن هدف مطرح میشوند:
- آیا من منابع و تواناییهای رسیدن به این هدف را دارم؟ اگر نه، چطور میتوانم آنها را محیا کنم؟
- آیا پیش از این افرادی مشابه من، به این هدف رسیدهاند؟
مرتبط Relevant
حال باید بررسی کنیم که کارها و وظایفی که برای خودمان تعیین کردهایم به هدف اصلی ارتباط دارند یا خیر؟ با این کار میتوانیم کارهایی که برایمان فایده چندانی ندارند را حذف و بر قسمتهای مهمتر بیشتر تمرکز کنیم.
مثلا اگر هدف اصلی یک دانشجو قبولی در امتحان ریاضی عمومی 1 است باید در نظر بگیرد که ممکن است برخی از سرفصلهای درس با وجود حجم مطالب بالا تاثیر کمی در نمره پایانی داشته باشد بنابرین بهتر است بر قسمتهای دیگر درس تمرکز کند تا نتیجه مطلوب را به دست بیاورد.
زمانبندی شده Time-Based
در نهایت برای هدف خود زمان تعیین میکنیم، به این دلیل که قراردادن محدودیت زمانی علاوه بر اینکه محرکی برای انجام کارها میباشد، در نهایت میتواند به ما در ارزیابی فعالیتهایمان کمک کند. نداشتن مهلت زمانی برای کارها موجب میشود که کارها را به تعویق انداخته و به نتیجه مطلوب نرسیم.
پاسخ به این پرسشها به ما در زمانبندی اهدافمان کمک میکند:
- چه زمانی؟
- برنامه من برای 6 ماه آینده به شکل است؟
- در ماه جاری چه کارهایی را میتوانم انجام دهم؟
- امروز چه کاری را انجام دهم؟
برای مثال دانشجو باید تعیین کند که در چه زمانی مطالعه ریاضی عمومی 1 را تکمیل کرده تا بتواند برای دروس دیگر خود نیز برنامهریزی کند.
روش SMART در صورتی که به درستی اجرا شود، تاثیر فوقالعادهای در رسیدن ما به اهدافمان میگذارد. مهمترین دلیلی که ما را از رسیدن به هدفهای زندگی، تحصیلی و کاری دور میکند، این است که تصویر دقیقی از آنها نداریم و اهداف را با جزئیات بررسی نکردهایم. امیدواریم با به کارگیری این روش در رسیدن به تمامی اهدافتان موفق باشید.